اسفار صفر

وبلاگ شخصی ایمان صفرآبادی فراهانی

اسفار صفر

وبلاگ شخصی ایمان صفرآبادی فراهانی

اسفار صفر

وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾

«اگر از بیشتر مردم روى زمین پیروى کنى [و آرا و خواسته‏هایشان را گردن نهى] تو را از راه خدا گمراه مى‏کنند؛ آنان فقط از خیال و پندار پیروى مى‏کنند، و تنها به حدس و خیال تکیه مى‏زنند.» (۱۱۶)
سوره انعام

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی

همه‌اش در همان " اگر" است

پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ب.ظ

یا حکیم

امان از افق‌های کوتاه

افق‌های کوتاه انسان را ضعیف و خوار می‌سازد. افق‌های کوتاه باعث زندگی پست می‌شود.

این مساله در مورد یک کشور هم صادق است. در مورد یک فکر هم صادق است.

افق‌های کوتاه ما را و کشور ما را درگیر مسائل کم اهمیت می‌کند. نگاه کنید به تاریخ. آنجایی که ما یا بهتر است بگویم حکام ما نوک دماغشان را دیده‌اند و فکر کرده‌اند اگر این نوک دماغ را فتح کنند، چه فتح الفتوحی کرده‌اند ما بیشترین ضربه را خورده‌ایم. افق‌های کوتاه ما را با تاریخ و سیر در تاریخ بیگانه کرده است. سیر کجاست؟ مسیر کجاست؟ شما اگر تاریخ ایران را خواندید و فهمیدید تاریخ ما در چه سیری است جایزه دارید. این حاکم با آن حاکم می‌جنگد. آن حاکم با آن‌یکی وارد نزاع می‌شود. آن وزیر زیر آب این حسنک را می‌زند و همینطور بیایید جلو. بیایید جلو تا برسیم به اینجا که اصلا نمی‌فهمیم ما مسلمانیم.

نمی‌فهمیم ما مسلمانیم. نمی‌فهمیم که فارغ از هر نزاع درونی و فارغ از هر تفاوت اندیشه ای مسلمانیم و باید بفهمیم که این نزاع ها انرژی ما را هدر می‌دهد. نوک دماغمان را که نشانه بگیریم، مشتی می‌زنیم که دماغ خودمان را خونین می‌کند و اگر نشانه گیری ما خراب هم باشد می‌زنیم چشممان را کور می‌کنیم. همیشه یا دماغمان را خونی کرده ایم و یا چشممان را کور.

اینها را برای چه گفتم؟

برای اینکه ببینید چه کار داریم می‌کنیم. ببینید در سوریه چطور نوک دماغمان را داریم می‌کشیم و چطور مصر را دوپاره کرده‌ایم. این "ما" که میگویم  منظورم ایران نیست. منظورم امت مسلمان است. این ما که میگویم تمام گستره فرهنگی از مرز هند تا الجزایر و تونس است. از این دوپارگی و از این نزاع ها فقط صهیونیسم سود می‌برد و بس.

بعد از بیداری اسلامی اسرائیل احساس خطر کرد اما الان وضع چطور است.

سوریه برای ایجاد شکاف خارجی بود. برای اسرائیل اصلا مهم نیست که تروریست‌ها در سوریه به قدرت برسند. اتفاقا بهتر است که نرسند. اگر راه از ژنو پیگیری بشود گزینه هایی که در بلند مدت به درد اسرائیل بخورند، بیشتر احتمال دارد که بر سرکار بیایند. اگر تروریست ها بیایند و موفق شوند بشار را سرنگون کنند، گروهی طالبان مسلک بر سرکار می‌آیند که برای اسرائیل دردسر می‌شوند. درست است که این جماعت در رهبری منحرف اند و در زیر مجموعه احمق تشریف دارند. اما همین زیر مجموعه احمق حرکات دردسر سازی را می‌توانند در لب مرز اسرائیل درست کنند. اگر اینها بر سرکار بیایند، آمریکا یا اسرائیل بعد از مدتی باید  برای برقراری دموکراسی! حمله نظامی کنند، یا با یک اسلام هراسی در کشورهای مسلمان و دادن قدرت رسانه ای و روانی به گروه های لائیک (همین چیزی که در ترکیه و مصر و تونس جاری است) آنها را در یک پروسه چند ساله بر سر کار بیاوند. اما گزینه بهتر برای اسرائیل بر سر کار آمدن گروهی اخته است. خواجه محرم بیشتر به درد اسرائیل می‌خورد تا طالبان ریشو. این خواجه محرم ها از راه حل ژنو بهتر بیرون می‌آیند.

اصل ماجرای سوریه مصرف خارجی داشته است. سوریه بیشتر مصرفش این بوده است که احمق ها را به جان هم بی‌اندازد. ترکیه، مصر، قطر و عربستان بازی خوردند. عربستان کمتر بازی خورده است چون جایگاهش همین بوده است که هست. برای همین هم هرچقدر هزینه کند که هم مسلکانش بر سر کار بیایند اشکالی برایش ندارد. ایران هم مواضعش عوض نشد و با اینکه از این بازی اسرائیل ضربه زیادی خورد اما موضعش را حفظ کرد.ترکیه و مصر بیشتر ضربه خوردند. ترکیه از این بازی هیچ طرفی نمی‌بست مگر از 2 وجه. یکی امتیازهای احتمالی غرب و دیگری ایجاد وجه‌ای دموکراتیک برای خود در منطقه. یادمان نرود که ترکیه را بعد از چندین سال رئیس جمهور و نخست وزیری مسلمان اداره می‌کنند و آنها باید این وجه را برای خود بسازند تا با افراطیون مقایسه نشوند. اما ترکیه یک سره باخت. وجه‌اش که با حرکات مخالفین سوری بدتر هم شد، مواضع ضد اسرائیلی‌اش را هم که در بین مسلمانان خوب توانسته بود وجه حق طلب درست کند، خراب کرد. دیگر اردوغان را موجودی مستقل نمی‌بینیم. بعد هم حوادث داخلی که در جای خودش بحث می‌کنم. مصر هم به بی لیاقتی اخوان ماجرای سوریه را واگذار کرد. اخوانی ها با بی تدبیری نفهمیدند از کجا آمده اند و باید به کجا بروند. فکر کردند برخواسته از جنبشی مردمی هستند و باید در این مثلا بهار عرب از هر جنبش مردمی حمایت کنند. به خصوص که یک طرفش اخوانی هم باشد. گیج تر از اینها خودشان هستند. یکی نبود بگوید که آخر هر سیاهی که پارسی کولا نیست. انسان رای به شباهت بدهد باید منتظر همچین بدبختی هم باشد.

از همه بدتر این است که در کل ماجرای سوریه این کشورهای دیگر بودند که به جان هم افتادند و این مسلمانان بودند که چند پاره شدند و وحدت قبل را از دست دادند و اسرائیل برای خودش کارش را کرد. شرایط اتحاد مسلمین الان را مقایسه کنید با قبل زا ماجرای سوریه.

مصر، تونس و ترکیه تقریبا با یک سیاست به بحران رفتند. هر سه کشور با بحران شکاف بین مسلمان معتقد و لائیک روبه‌رو هستند. این دامی است که برای ما هم پهن شده است. البته ترکیه به مدد مجلس توانست دست کودتاچیان(ارتش) را ببندد و اوضاع را مدیریت کند. اما در تونس و مصر ماجرا طور دیگری است. شعور سیاسی در بین احزاب آنجا(مانند ایران) بسیار کم است. همه اش در حال یقه گیری از هم هستند و برای آنکه هم را ضایع کنند از هیچ کاری فروگذار نیستند. منتظر نشسته اند که یک اشتباه از طرف بگیرند که شلوارش را بکشند بر سرش. مرسی که رای آورد بنزین در کشور نفت خیز کمیاب شد. برق خیلی از مناطق قطط شد یا جیره بندی شد و گاز هم به همین مساله دچار شد(بعد از کودتا تمام این مشکلات حل شد،خدا بیامرزد پدر ژنرال سی‌سی و دوستان را). نمیدانم ولی حدس میزنم اخوانی‌ها هم از آن‌طرف بوم افتاده اند و بعد از پیروزی خواسته‌اند "اسلام ناب عمری" را اجرا کنند و این مساله شکاف ذکر شده را عمیق تر کرد. در مورد تونس هم وضع به همین منوال بوده. ترکیه هم از این شکاف رنج میبرد. با این تفاوت که وضع اقتصادی برعکس بوده است و شعور سیاسی بالاتر. حزب مخالف اردوغان زود فهمید و نوک دماغ را ول کرد.

برای ما هم این شکاف را پهن کرده اند. ما فعلا شکاف مذهبی سکولار و مذهبی دین مدار را داریم. اما این شکاف هنوز به آن گشادی نیست. یادی میکنم از دیالوگ فیلم گذشته: "نمیتونی یه پات این ور جوب باشه یه پات اونور جوب، هرچی میری جلوتر جوب گشاد میشه..."

ایران هم یک سال گذشته درگیر خودش بوده. دعواهای سیاسی، مشکلات اقتصادی و انتخابات. همه به نفع اسرائیل جز آخری. آخری به نفع غرب بود، به نفع اوباما هم بود، به نفع خانم کلینتون هم بود اما به نفع اسرائیل نبود. دعواهای سیاسی را اصلا نمی‌گویم. از مشکلات اقتصادی شروع می‌کنم. ژنرال سی‌سی را که یادتان هست و مشکلات مصر که گفتم. من معقدم جدای از اثر گذاری تحریم‌ها و سوء مدیریت، ما "ژنرال سی‌سی و دوستان" داشتیم و کم هم نداشتیم. قضیه همان قضیه شعور سیاسی احزاب است و شلوار و سر. و تا حدودی هم همان قضیه مشت و دماغ و چشم با این تفاوت که هنوز مشتشان به چشم خودشان نخورده. هر چند من پیش بینی می‌کنم که بخورد. هنوز هیچی نشده جا زده‌اند(سر بسته گفتم). انتخابات هم بیشتر به نفع جمهوری اسلامی شد تا آمریکا و این تحریم‌های امروز نشان می‌دهد پیش‌بینی رهبری درست بوده است. گفته بودند که اگر احساس عقب نشینی کنند جلو می‌آیند.

آمریکا خصلت سگ را دارد. فرار کنی می‌افتد دنبالت تا پاچه ات را بگیرد. تحلیل آمریکایی‌ها از انتخابات ایران این است که ایران عقب نشسته است، برای همین افتادند به پاچه گرفتن، این سگ مذهب‌ها.

در هر صورت ما از لحاظ سیاسی اینقدر درگیر خودمان بودیم که به جز مساله سوریه کار درخوری نکرده‌ایم و اگر کرده‌ایم به چشم نمی‌آید. ما هم امسال برای اسرائیل ایران همیشه نبودیم.

فلسطین هم پس از سال گذشته و سال قبلش که سال های خوبی برایش بود امسال با وضعیت کنونی منطقه عقب نشسته و باز هم مذاکرات صلح را پیش کشیده است.

نمیگویم هیچ کاری نشده است. نمی‌گویم که اسرائیل قوی شده است. نمی‌گویم که مقاومت منحل است. می‌گویم شرایط یک سال گذشته بیشتر به نفع اسرائیل بوده است و اسرائیل پس از چند سال بد، سالی به نسبه بهتر را پشت سر گذاشته است.

افق های کوتاه باعث می‌شود ما با نوک دماغمان درگیر باشیم. ما با نوک دماغمان درگیر بوده ایم در یک سال گذشته و این برای اسرائیل خوب بوده است. 

امان از افق های کوتاه.

حضرت روح الله فرمودند: اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل مى‏ ریختند او را سیل مى‏ بُرد(صحیفه امام(ره)، ج 9، ص 274). همه‌ گیر ما در همان " اگر" است.

فردا روز قدس است. امیدوارم از فردا تا سال بعد روز قدس، اسرائیلی در کار نباشد که بخواهم برایش بنویسم. امیدوارم اسرائیل هرچه سریع تر نیست و نابود شود. و امیدوارم سال بعد را در زیر پرچم امام زمان(عج) باشیم.

سیل اسرائیل را می‌برد

نظرات  (۱۵)

سلام، منظورتو از اینکه انتخابات به نفع عربا و اوباما بودو نفهمیدم!
راستی میای آشتیان کتاب بیاری
پاسخ:
سلام
گفتم غرب نه عرب.
اینکه به نفع اوباما بوده واضحه. دیدگاه امریکایی ها اینه که نتیجه انتخابات یعنی عقب نشینی و این برای اوباما خوب بوده.
آشتیان هم احتمالا عید فطر می‌آیم.
تحلیل نسبتا خوبی بود- برای من دیگه عنوان امت اسلامی مضحک شده همون امت عرب بهتره به اتحاد و این چیزا هم امیدی ندارم مگر تا ظهور.
پاسخ:
سلام
سلام.
خوب و یک‌دست. تیتر چندان خوب نبود.مثلا افق‌های نوک دماغی! شاید بهتر بود. چند تا هم غلط تایپی داشت.
یاعلی
پاسخ:
سلام
ممنون
سلام
درهم ریخته، آشفته و درکل آبدوغ خیاری بود.
من خواستم اولا فکت بیاورم دیدم هرجا را می گیرم یک طرف دیگر وا می رود.
ولی انصافا چند تا سؤال:
1- منظورت از حسنک در اینجا که گفته ای "آن وزیر زیر آب این حسنک را می‌زند و همینطور بیایید جلو." کیست؟
2- در اینکه نوک دماغ را دیدن کنایه است از پست انگاری افقی (اصطلاح را داشته باش!) شکی نیست، ولی این انصافا چه ربطی به مشت پرت کردن دارد؟ مگر آدم به افق زندگی اش مشت پرتاب می کند. حالا به فرض که مشت هم بزند، این به معنای نیل به هدف است(؟) که اگر هست پس خونین شدن دماغ هم نتیجه ای است معقول و منطقی و تو چرا ایراد گرفته ای؟
3- نمی خواهم عیب جویی کنم و ازت غلط نگارشی بگیرم ولی در این عبارت تو "فارغ از هر نزاع درونی و فارق از هر تفاوت اندیشه ای" فارغ و فارق چه تفاوت مفهومی ایجاد می کنند که یکی را برای هر نزاع درونی استعامال کرده ای و ان یک را آنچنین؟
سؤال بعدی ام ربطی به سه تای قبلی ندارد؛
به نظرت نتیجه ی انقلاب تونس که با جرقه ی خودسوزی بوعزیزی آتشش شعله ور به دلیل وجود کادر حاضر و آماده ی النهضه به نفع این حزب مصادره نشد؟
آخر مسلمان مگر خودش را آتش می زند؟
این نظر را اگر صلاح دیدی منتظر کن و جواب بده. یا هر بخشی را که خواستی مختاری.
یا علی مدد
پاسخ:
سلام
1. حسنک معلوم است دیگر. مگر ما در تاریخ سیاستمان چند حسنک داشته ایم که با زیر آب زنی بر دار رفته است؟
2. برای فتح معمولا از ابزار زور استفاده می‌شود. شما میخواهید فتح کنید و از زور استفاده می‌کنید. حال اینکه کسی نوک دماغش را از خودش نمی‌داند و می‌خواهد فتحش کند دیگر از حماقتش است.
3. غلط نگارشی که چه عرض کنم از من غلط املایی هم بر می‌آید و این از بی توجهی من است متاسفانه.
4. من از اول نگاه مثبتی نسبت به این ماجراها نداشتم. به نظر من هم در تونس حزب النهضه هیچ کاری نکرد. نه سازماندهی و نه مبارزه ای. فقط بر موج سوار شد.
یا علی
سلام .الحمدالله که بروز شدید و نوشتید.فکر کردیم بعد قضیه فال رفتید دنبال پول:)
متن طولانی بود که به شدت خسته ام کردم دو یا سه بار امدم و رفتم تا ته تهش بخونم بفهمم منظورتون چی بود چی میخواستین بگید .از کجا به کجا رسیدید .سوای طولانی بودن برخی قسمت ها فقط به هم چسبانده بودید از دستمال چهل تیکه خالجون کمتر اما میشد دوختن مطالب به شکلی بی ریخت رو دید .نظر خانم ها هم اینجوریه دیگه .نظرات دوستان رو هم خوندم .برخی موارد به جا بود .
در اخر اگه قبل عید فطر نظرمان رویت شد.در دستان گدایی ات اخر سفره مهمانی چیزی هم برا ما بگیر :)
پاسخ:
سلام
التماس دعا
عجب خوش قولی شما به عهد خودتم که وفا نکردی
واما مطلب زیاد جالب نبود تنها میخواستم بکم احمدی نزاد هرجه نبود خار بزرکی بود در جشم اسراییل انتخابات امسال بیشترین نفع را برای اسراییل داشت جون دشمن شجاعش از میدون به در شد و دیکه حداق تا4سال دیکه هیج ردی ازش نخواهد بود

سلام.
خیلی عصبانی! بودید ولی خوب بود.

آمین .. برای دعای آخر.
سلام.
قرار بود که هر هفته بنویسید.
ماهی کذشت وننوشتی جنک داره میشه نمی نویسی؟ولی اکه نوشتی دیکه تو بحر کلمات نرو ادبیاتت خوب نیست متنت جالب نمیشه همون جور که تو دلته بنویس همونجور که وقتی بیش دوستاتی براشون حرف میزنی وبحث میکنی همونجور
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۱۷ سید محمد میرلوحی
سلام..
حاجی طولانی ننویس ..
بخونش نیستیم ...
سلام
با مطلب (( قبله حاجات منی امریکا # کعبه آمال منی امریکا ))
به روزم
دعوتید
اومدم یه سلام و عرض ادبی کرده باشم
سلام علیکم احوال شما...
شرمنده حوصله نئداشتم مطلب طولانیت رو بخونم
یا علی
۱۷ مهر ۹۲ ، ۲۰:۴۹ نرگس خاتون
سلام خاموش بودم ولی دیگه می خوام اعتراض کنم
آبا قبول هست؟
کی بود عهد کرد هر هفته مطلب بذاره؟
این بود عهد و پیمانتون؟
در تمام زندگی این گونه عهد می بندید؟
نه یک هفته که هفته ها گذشته و مطلبی نگذاشتید!
اگر مشکلی خدای نکرده پیش آمده بگویید شاید بتوانیم کمک کنیم.
پاسخ:
سلام
نه به آن همه اعتراض اول نه به این جمله‌ی آخر.
خدا خیرتان بدهد
متاسفم از بد عهدی 
بیا درمورد اتفاقای جدید بنویس
زنده ای؟
پاسخ:
شما؟

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
تجدید کد امنیتی