دیکتاتوری به سبک پلاس
یا حکیم
این مدت که نبودم در فضای مجازی در پلاس، پلاس بودم
این پلاس بودن هم چیز جالبی بود اولها
دردسرهای وبلاگ داری رو نداشت و شر و ور زیاد میگفتیم.حرکتهای یکهویی و دسته جمعی هم زیاد میکردیم. مثلاً شب قبل از روز قدس به صفحههای اسرائیلیها حمله میکردیم و با خارجیها بحث میکردیم و با مسلمونای اقصی نقاط جهان بخصوص آمریکایی بحث میکردیم.روزگاری داشتیم خلاصه...
این روی خوش سکه بود
پلاس چیزهای دیگری هم داشت
مثلاً جلبک داشت(میفهمید که حرفم رو)
جلبکها اوایل موجودات جالبی بودن معصوم و تیتیش مامانی و ...
خلاصه بعدش این جلبکها جالبتر شدند
کمپوت درست کردن و به ما می گفتن "عر زشی"
بعد غیر قابل بحث می شدن
بحثها رو با هم قاطی می کردن و اصلاً یه وضعی بود
بحث منطقی جای خودش رو به فحش و فحش کاری داد و ما همچنان سعی میکردیم حرف خودمون رو بزنیم.
همه اینها اون محیط رو غیر قابل بحث کرد و دیگه جای من نبود. ساعتها بحث میکردی و آخر دسته جمعی به اعتقاداتت توهین می کردن.
همه اینها تا وقتی قابل تحمل بود که متوجه دیکتاتوری پلاسی نشده بودم.
میدیدم که پستهای جلبکهای معصوم و بی گناه با 15 پلاس یا حتی کمتر توی صفحه اول میاد و گوگل به باز نشرش کمک می کنه ولی پستهای "عر زشی" های مستبد و مزدور با 400 تا پلاس هم جایی در صفحه اول ندارد.
ضمن اینکه با محیط غیر قابل بحث اونجا اصلا نمیشد به نقد مشهورات بپردازم.
خلاصه من گوگل پلاس و فعالیت در محیطی گستردهتر رو رها کردم و به همین آلونک خودم برگشتم.
اینجا راحتترم.
البته نه اینکه دنبال راحتی باشم ها
اینجا راحتتر می تونم حرفم رو بزنم حتی اگه تعداد خیلی کمتری حرفم رو بشنوند.
من از دیکتاتوری پلاسی خسته شدهام...من از دیکتاتوری پلاسی خسته شده ام...
مطلب بعدی من با عنوان"افسار خرم" را شنبه مینویسم
پ.ن:اگه گفتید ربط عکس با مطلب چی بود...
اممم . نمیدونم
تاحالا پلاسو تجربه نکردم